۱۳۸۷ اردیبهشت ۹, دوشنبه

جلوي چه چيزي را بايد گرفت

اين آقاي دادستان هم كلي درافشاني نموده و اعلام كردند به دليل بد آموزي ها و در جهت جلوگيري از مخاطرات و ناهنكاري هاي فرهنگي و اجتماعي دولت فخيمه ميبايد از ورود اسباب بازي هاي خارجي كه معرف شخصيتها ، رفتار ها و پوشش هاي آن ور آبي است جلوگيري نمايد . البته اينكه بايد شخصيتها و رفتارهاي خود را درجامعه گسترش دهيم امري بديهي است و واجب اما مشكل اساسي اين است كه چه فرهنگي را وچگونه .
هفته گذشته به هيچ دليل و مستندي ( البته به زعم خودمان) آقا سهيل ما بي مقدمه گفت تو خيلي احمت( احمق ) بيشعوري!!!
بعد از بهت اوليه در صدد علت يابي برآمديم كه متاسفانه آن شب پاسخي بر آن نيافتيم .
فرداي آنروز مادربزرگ سهيل با كمال افتخار از يافتن دليل گفتن آن حرف ياد كرد.
صداو سيماي مملكت . بله ؛ گويا در يكي از سريالهايي كه پخش مجدد آن هم روز بعد بوده بازيگران سريال اين عبارت را نسبت به هم بكار برده و آقا سهيل ما هم به سرعت آن را فراگرفته است .
اين جناب آقاي دادستان هم به نظر بهتر است اول به فكرابزار و لوازم لازم براي اينكارباشند و بعد به فكر برچيدن عروسكها و اسباب بازي ها.
بنده تا امروز از ماهواره استفاده نميكردم اما با وضع موجود بهتر ديديم يكي سفارش دهم . لااقل اگر فحشي هم به هم بدهند ما متوجه نميشويم .
دوستان زحمت بكشند اگر سراغ دارند يك مدل خوب به ما معرفي كنند!!!

۱۳۸۷ اردیبهشت ۶, جمعه

راي دادي يا نه ؟

آمار و ارقام ارائه شده از حضور 450 هزار نفر در راي گيري ديروز حوزه هاي تهران ميباشد كه با تجه به جمعيت 4تا 5 ميليوني واجدين شرايط حدود 10 % حضور را اعلام ميكند . با اين اوصاف ميتوان از حالا فاتحه مجلس هشتم را هم خواند . اين رييسي كه ما داريم حتما ا گر مجلس هشتمي ها بخواهند جلويش بايستند خواهد گفت بشينيد سرجايتان كهبه عنوان وكيل مردم ، خود مردم هم شما را قبول ندارند ميخواهيد من قبولتان كنم .
خدا به داد اين مملكت برسد .

۱۳۸۷ اردیبهشت ۴, چهارشنبه

براي مسيح

به تقصير از جانب خود مقاله ات را و البته انتقادها و پاسخ تورا با چند روزتاخير خواندم . سطر به سطر از
اول و بدون هيچگونه پيش داوري .هيچ دلم نميخواست اين زمان پاسخي بر نوشته ات بدهم اما نتوانستم صبر
كنم .
ميدانم و ميداني كه آنچه نوشته شد جز واقعيت هيچ نيست . واقعيتي كه خيلي ها سعي در پنهان كردن آن دارند.
اگر امروز تورا اجنبي و جيره خوار اين دولت و آن گروه ميخوانندت نه از سردلسوزي براي مردم كه بيشتر براي دور كردن ذهن آگاهان از واقعيت هاست .
وقتي پدري از سر ناچاري قيمت دخترش را هفتصد هزارتومان تعيين ميكند و اورا ميفروشد به هفت نفر يا وقتي به مردي به زنش ميگويد نميتوانم خودت برو هرجور ميتواني پول جور كن ديگر كج كردن گردن كه كار سختي نيست .
مشكل ما نداشتن جرات بيان واقعيتهاست . نميتوانيم بذيريم آنچه را كه بر سرمان ميرود و سعي ميكنيم پنهان كنيم آنچه كه وجود دارد.
ميدانم روزهاي سختي را تحمل ميكني اما نا اميد نباش كه ما با هم هستيم و دير يا زود راستي ها به بار خواهد نشست . اندكي صبر ميبايد.

۱۳۸۷ اردیبهشت ۳, سه‌شنبه

امان از اين جماعت پاچه خوار.

خيلي دنياي باحالي داريم .اگه دچار فراموشي مزمن نشده باشيم يادم هست در زمان تصدي اين آقاي دانش جعفري و كلا همه وزراء محمود جون از ايشان به عنوان مديران دست چندم و مياني نام برده ميشد و همه با روي كار اومدن آنها مخالفت ميكردند اما حالا كه اوضاع برعكس شده اين آقا شدن دكتررررر دانش جعفري و حرفهاشون رو بايد با طلا نوشت . واقعا كه خيلي جالبه . تيتر روزنامه هاي مخالف و موافق دولت دقيقا برعكس زمان روي كار اومدن ايشون ميباشد .
از اين موضوع كه بگذريم دعواي دكي خوشگله و عادل جون داره به جاهاي خوبش ميرسه . فعلا خيلي محترمانه وكيل ما گفته ديگه خفه كه حوصله ندام ادامه بدي .تا ببينيم جواب آقاي هاله چي هست .
در پي آمد صحبتهاي گذشته دارايي چي سابق هم بالاخره جوراب دولت رو بادبان كرده و ديروز يه چيزهايي گفته اساسي . اميدوارم همه اينها مقدمه بركناري باشه ( الهي آمين )

۱۳۸۷ اردیبهشت ۲, دوشنبه

آيا دوران محمود قشنگ سر آمده

اين روزها حال و هواي عجيبي بر كشور حاكم است . بعد از احساس خطر حمله در بيخ گوش كشور و با توجه به اشراف كامل از وضعيت موجود بالاخره عقل آقايان كار افتاده و براي گذر از اين بحران اتاق فكري جهت تصميم سازي براي برخورد با مقولاتي كه كشور با آن روبروست تشكيل شد. كاري هرچند دير اما به غايت عاقلانه . با توجه به دستورات رسيده هيچ مقامي ؛ از جمله پدر داماد آقا مشايي !! حق ندارند بدون هماهنگي با اين جمع در فشاني كنند .
از جانب ديگر چند روزي است مجلس به داداش كوچولو بدجوري گيرداده . اول زمزمه راي اعتماد مجدد به كابينه راه افتاد و تازه هم كه گير عمو عادل براي عدم ابلاغ قانون توسط آقاي رئيس . شكر خدا مثل اينكه كله ها به سنگ خورده و يواش يواش همه متوجه شدند كه بابا اين قشنگ ما ، اينكاره نيست و دارن زمينه هاي بركناري رو آماده ميكنند ( انشاءالله )؛ كه در اين صورت بايد منتظر خبرهاي خوش باشيم .
فقط يك نگراني ميماند و اون اينكه اين گوگولي مگولي ما دست به عمليات انتحاري نزند. توصيه ميكنم عقلا حواسشان را يك كم جمع كنند .

۱۳۸۷ فروردین ۱۹, دوشنبه

سايه شوم جنگ

نميدانم تا به حال گذرتان به كشتارگاه افتاده است يا نه ؟ صبح زود در همهمه و شلوغي مرغهاي بخت برگشته را با كاميون وارد كرده و تا از گيجي سفر شبانه و بي خوابي آن خارج شوند به صف شده و در حالي كه مست زرق و برق محيط اطرافشان هستند ،
يك شوك الكتريكي خفيف دريافت كرده و در خلسه آن پايشان به قلاب افتاده و سروته ميشوند . آخرش هم كه معلوم است ؛ يك ضربه كوچك تيغ و تمام .
بررسي اوضاع و احوالي كه هم اكنون بر منطقه حاكم است نشان ميدهد ما درآنجايي هستيم كه قلاب را ميخواهند به پايمان انداخته و سرو ته مان كنند . هنوز در گنگي زماني كه محمود قشنگ زمام امور را دردست گرفت بوديم
كه به صف شديم و در سرمستي انرژي هسته اي چنان غوطه ور گرديديم كه نفهميديم دارند شوكي به ما وارد ميكنند كه نفهميم چه زمان سرو ته مان كرده اند .
بوي جنگ مي آيد . بدجور بوي جنگ مي آيد . اوضاع چنان ملتهب است كه حتي كشورهايي مثل نيوزلند هم براي آنكه از قافله عقب نمانند نيروهاي خود را اعزام نمودند تا درتقسيم غنائم شريك شوند.
خوشبينانه ترين نظر اين است كه حمله بر خلاف جنگ با عراق تنها به صورت موردي و محدود به تاسيسات هسته اي خواهد بود . حتي اگر اين فرض را هم قبول كنيم بايد به خاطر داشته باشيم كه تاسيساتي مثل نطنز و بوشهر
در حال حاضر بخشي از سوخت مورد نياز خود را دريافت كرده كه در صورت بمباران اين مناطق ميتواند فاجعه هاي انساني به بار آورد . اين اگر خوشبينانه ترين فرض باشد بايد بلرزيم از بدبينانه ترين بخش آن كه حمله گسترده
و همه جانبه خواهد بود كه نه تنها به تاسيسات هسته اي كه به هرآنچه زير ساخت صنعتي و اقتصادي اين كشور است .
يادمان باشد اين حمله را با موشكهاي صدام كه يكي در ميان عمل ميكرد نبايد مقايسه كنيم و به دانيم هر يك موشكي كه در اين تهاجم شليك شود حداقل 10 برابر آن موشكها قدرت دارد و بايد براستي بترسيم از آنچه كه اتفاق خواهد افتاد.
چه كاري بايد بكنيم ؟ راهيمايي ؛ كمپينگ ؛ اعتراض به سازمانهاي جهاني ؟ حدود يكسالي است كه ميدانيم خطر بيخ گوشمان است اما به دليل طبيعت مان خود را به خواب زده ايم . آنگاه كه دنيا فرياد بر آورد نبايد حمله اي به ايران
صورت بگيرد ما ها گفتيم نه بابا ايران مثل عراق نيست ، آمريكا به اينجا حمله نخواهد كرد . اما حالا كه فريادهاي جهاني مخالفت به اين حمله نيز رو به خاموشي است بازهم ميخواهيم بنشينيم و در روياهايمان غرق شويم .
تو را به خدا يك نفر ما را بيدار كند .

۱۳۸۷ فروردین ۱۷, شنبه

درشهر چه خبر است .

بالاخره شتر بركناري به درخانه سه وزير ديگر دولت محمود جون رسيد. هرچند همانند گذشته هنوز خبر پخش نشده تكذيب نامه هاي آن شروع شد اما با شواهد و مداركي كه موجود است به سه وزير خوش بخت ميگوييم اين توبميري از اون تو بميري ها نيست .
وزير اقتصاد با گندي كه بالا آورده گزينه اول ميباشد . نرخ تورم بالاي بيست درصد؛ آهنگ رشد افتصادي پنج تا پنج و نيم درصد علي الرقم افزايش حجم نقدينگي 100 درصدي ، كاهش تنها هفت صدم درصدي نرخ بيكاري از جمله عوامل اساسي در تصميم به اين تغيير ميباشد .
نفر دوم اين جمع وزير كشور ميباشد كه شايد كمي تا قسمتي تصميم به بركناري او باعث تعجب باشد اما شاخ و شانه كشيدنهاي بعد از انتخابات ايشان عمده ترين دليل براي اينكار ميباشد تا درس عبرتي گردد براي بقيه دوستان كه بدانند اندزه گليمشان چقدر است . البته بايد منذكر شد كه با توجه به اوضاع و احوال موجود خداحافظي با پورمحمدي به بعد دور دوم انتخابات موكول شده .
اما آخرين مورد منوچ خودمان است كه بركناري او باعث تعجب همگان شده . هرچند در كارنامه ايشان نكات مثبت زيادي وجود دارد اما اين خرابكاري هاي آخر به خصوص در برهم خوردن مذاكرات دورچهارم با دوستان آمريكايي باعث شد تا محمود خوشگله ما كه دلش براي ديده بوسي با هيلاري قنج ميرود كاسه صبرش لبريز شده و تصميم به بركناري توپولي وزراء بگيرد .
البته شايد گفت اين بركناري ها خود خواسته است و رفقا با ديدن اوضاع خراب مملكت تصميم گرفته اند به نحوي خود را كنار بكشند تا لااقل بعد از دوران رياست جمهوري محمود قشنگ بتوانند يك كار آبرو مندانه براي خود دست و پا بكنند .

۱۳۸۷ فروردین ۱۳, سه‌شنبه

ركورد زني آقاي رئيس

باز هم يكسال تمام و شد و ارائه آمار و ارقام باحال توسط دست اندركاران آغاز گرديد . به عنوان نورچشمي اين آمار ها سايت مامان جون الهام خبر از ركورد زني آقاي رئيس جمهور در سفر هاي خارجي دارد. البته اين بسيار خوب است كه دكي جون ما اهل سفر و گشت و گذار ميباشد اما آنچه كه مانند هميشه پنهان مانده اهداف و از همه مهمتر دست آوردهاي اين سفر ميباشد . اينكه در طي يكسال شونصد بار بپريم بريم بغل هوگو جون يا اينكه وقتي همه مردم خشم خودشون رو از جعل نام خليج هميشگي فارس اعلام ميكنند و ما پاشيم بريم زير پرچم كشور هاي حوزه خليج عربي سينه بزنيم و بعد هم با بهانه هاي مختلف بخواهيم كار خودمون رو توجيه كنيم خيلي نميتواند دست آورد خوبي براي اين سفر ها باشد . اگر بحث ركورد و ركورد بازي مطرح باشد فكر نميكنم اين دكي ما به اون دكي وزير خارجه سردار سازنده جون برسه و حالا حالا بايد تلاش بكنه اما توصيه دوستانه اي كه به اين دارو دسته دارم اين است كه پيش از ارائه آمار اين جوري هميشه به خاطر بياورند كه آنچه كه مهم است عرض زندگي است و نه طول آن و بايد هميشه آويزه گوشتان قراردهيد كه دو تا سفر آبرومندانه پر از خاصيت خيلي بهتر از سفرهاي آب دوغ خياري به افعانستان و بوليوي و ونزوئلا ميباشد