۱۳۸۷ اردیبهشت ۴, چهارشنبه

براي مسيح

به تقصير از جانب خود مقاله ات را و البته انتقادها و پاسخ تورا با چند روزتاخير خواندم . سطر به سطر از
اول و بدون هيچگونه پيش داوري .هيچ دلم نميخواست اين زمان پاسخي بر نوشته ات بدهم اما نتوانستم صبر
كنم .
ميدانم و ميداني كه آنچه نوشته شد جز واقعيت هيچ نيست . واقعيتي كه خيلي ها سعي در پنهان كردن آن دارند.
اگر امروز تورا اجنبي و جيره خوار اين دولت و آن گروه ميخوانندت نه از سردلسوزي براي مردم كه بيشتر براي دور كردن ذهن آگاهان از واقعيت هاست .
وقتي پدري از سر ناچاري قيمت دخترش را هفتصد هزارتومان تعيين ميكند و اورا ميفروشد به هفت نفر يا وقتي به مردي به زنش ميگويد نميتوانم خودت برو هرجور ميتواني پول جور كن ديگر كج كردن گردن كه كار سختي نيست .
مشكل ما نداشتن جرات بيان واقعيتهاست . نميتوانيم بذيريم آنچه را كه بر سرمان ميرود و سعي ميكنيم پنهان كنيم آنچه كه وجود دارد.
ميدانم روزهاي سختي را تحمل ميكني اما نا اميد نباش كه ما با هم هستيم و دير يا زود راستي ها به بار خواهد نشست . اندكي صبر ميبايد.

هیچ نظری موجود نیست: